...


زن جلوی آینه مشغول آرایش کردن است. صدای موسیقی فضای سالن ورزشی را پر کرده. "دنیا دیگه مثل تو نداره". زن در حالیکه مداد را درون چشم می کشد همراه با آهنگ می خواند. "دنیا دیگه مثل تو نداره" و خودش را به چپ و راست تکان میدهد. نگاه مان  از داخل آینه به هم گره می خورد. زن لبخند میزند و سرش را بیشتر به چپ و راست می گرداند. لبخند می زنم و برای همراهی اش سرم را همراه با ریتم موسیقی تکان میدهم.

جلوی آینه ایستاده ام و موهایم را خشک می کنم. زن با مانتو و روسری ای که به روی شانه انداخته کنارم ایستاده و با یک دست همراه با موسیقی ای که پخش میشود بشکن میزند و با  دست دیگر رژ لب را به روی لب هایش می مالد و بعد موهایش را پشت سر جمع می کند و روسری را روی سرش می اندازد و خودش را در آینه ورانداز می کند. زن از درون آینه لبخند می زند و همانطور بشکن زنان با لبخند از در خارج می شود.

زنی جلوی آینه ایستاده است. زن موهای نیمه خیسش را پشت سر جمع می کند و دست می برد و از داخل محتویات درهم کیفش، رژلبی پیدا می کند. زن لب ها را به هم می مالد و از داخل آینه خودش را ورانداز  میکند و بعد روسری را به روی سرش می اندازد و از در خارج می شود.

0 نظرات:

ارسال یک نظر