معضلی بنام وبلاگ نویسی


خدا رو شکر که برای یکبار هم که شده مسئولین تصمیم گرفتند با یک "معضل" به صورت ریشه ای برخورد کنند. بعد از فیل. ترینگ گسترده و بی حساب کتاب وبلاگ ها و سایت ها، که در غیاب رسانه ها و جراید و روزنامه های مستقل، که به لطف همین مسئولین یا به طور کلی لغو امتیاز شده اند یا به صورت "موقت" توقیف، به امر اطلاع رسانی و بازتاب آنچه در جامعه درجریان است، پرداخته اند. آقایان دریکی دو روز گذشته تصمیم گرفته اند معضل وبلاگ و وبلاگ نویسی را به طور کلی از بیخ و بن، ریشه کن کنند و در این راستا صفحه اصلی "بلاگر" را در اقدمی پیشگیرانه!! بلاک و هنگام مراجعه به آن، این جمله آشنا مشاهده می شود که" با استناد به جرایم رایانه ای!!، دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امکان پذیر نمی باشد" تا از این پس برادران زحمتکش موسوم به ارتش سایبری، وقت گرانبهای خود را صرف " جستجو"ی وبلاگ های خاطی که چیزی غیر از واقعیت عینی جامعه که در جمله معروف" همه چی آرومه، من چه قدر خوشحالم" خلاصه می شود، می نویسند و با نوشتن توهمات خود سعی در برهم زدن آرامش مملکت گل و بلبل دارند- گویا برادر حسین فرموده اند مدارک و اسنادش هم موجود است-نکنند و به دیگر وظایف خطیر خود بپردازند. دراین راستا اگر دوستان خدائی نکرده روزی روزگاری هوس وبلاگ و وبلاگ نویسی به سرشان زد، می توانند از معادل حکومتی "بلاگر" یعنی" بلاگفا" استفاده کنند. البته فراموش نکنند که تنها مجاز به نوشتن از گل و بلبل و بهار و طبیعت هستند تا خدائی نکرده زحمت تخته کردن " وبلاگ" شان نیفتد بر گردن برادران ارتش سایبری.

مجلسی ها باز هم عقب نشینی کردند


هی می خوای حرفی نزنی، از کنـــار خیلی خبرها- راحت که نه، با هزار بدبختی- بگذری. اما، این روزا کاری می کنند که کارد به استخونت بخوره. روی سخنم با آقای احمدی نژاد نیست که ایشون کلاً گوشی برای شنیدن ندارند. روی سخنم با نماینده های مجلسی است که در خانه ملت و به عنوان نماینده های یک ملت بر کرسی های قدرت تکیه زده اند و با پول بیت المال همین ملت گذران زندگی می کنند. قانون هدفمند کردن یارانه ها با کلی جنجال و کلی فشار از طرف دولت و صد البته با کلی حکم و دستور از بالا دستی ها تصویب میشود و به تأیید شورای نگهبان هم میرسد اما رئیس دولت یکباره اعلام می کند که این قانون را اجرا نمی کند و خواستار بودجه بیشتری است برای اجرای آن. مجلس کوتاه نمیآید.مجلسی ها میدانند این رقم بالا چه تورمی را به دنبال خواهد داشت. اما از آنجائی که صداو سیمای جناب ضرغامی تریبون آزادی ست برای دولت، رئیس دولت در تلویزیون حضور میابد و باز با صحبت های عوام فریبانه و مظلوم نمائی و اینکه رای بیست و چهار میلیونی داردو پس هرکار که بخواهد باید بکند، می گوید: من این قانون را اجرا نمی کنم و اگر هم قانون تغییر نکند استعفا خواهد داد. نمایندگان مردم هم ظرف کمتر از بیست روز کوتاه میآیند و قرار است امروز ساعت 10 طرح اصلاح قانون هدفمند کردن یارانه ها را بررسی کنند. حال سوال ی که برای من بوجود آمده است این است که آیا وقت آن نرسیده که تعریف دوباره ای از قوه مقننه و مجریه ارائه دهیم. تا قبل ترها، همین مجلس و نمایندگان آن باوجود اینکه از هزار فیلتر رد شده اند به عنوان نماینده های یک ملت، حرفشان برشی داشت. قانون تصویب می کردند و دولت موظف به اجرای آن بود. اما امروز، قانونی تصویب می شود که دولت بخواهد. بودجه ای تصویب می شود که دولت بخواهد. حرف هم که بزنی میشوی دشمن ، جاسوس و دست نشانده بیگانه"...جناب نماینده که قرار است نماینده " من و امثال من " باشی در آن مجلس. اگر نمی توانی از حقوق یک ملت دفاع کنی. لااقل انقدر شجاعت داشته باش و استعفا بده. استعفا را برای همین روزها گذاشته اند جناب.