skip to main |
skip to sidebar
همين حالا به يادت افتادم
سرم را بلند كردم و
خانه خالي بود
بيماري نادري ست
اين كه نگاهت
به هر چه بيفتد
دلت براي كسي تنگ شود
دارويي مي خواهد
جوشانده اي از گياهي زرد
كه در گلو سبز مي شود
و در دل ريشه مي زند
قل قل مي زند چشم هام
مي جوشد اشك
چند ورقه مه- رضا جمالي حاجياني
1 نظرات:
:)
ارسال یک نظر