سـکـوت



دستم به قلم نمی رود
کلماتم کناره گرفته اند 
و سکوت...
سایه اش سنگین است
و خلوتی که گاه یادم می رود خانه ی خود ِ من است
 نباید کسی بفهمد
 دل و دست ِ این خسته ی خراب 
 از خواب ِ زندگی می لرزد 
 باید تظاهر کنم حالم خوب است 
راحت ام، راضی ام، رها ... 
راهی نیست
 مجبورم!
 باید به اعتماد ِ آسوده ی سایه به آفتاب بر گردم.
                                                                سید علی صالحی

آینه های روبرو


نگار آذربایجانی در فیلم آینه های روبرو با شجاعت و جسارت تحسین برانگیزی برای اولین بار در یک فیلم بلند سینمائی در ایران به موضوع ترنس سکشوآل ها یا همان دوجنسیتی ها می پردازد و از نگاهی نزدیک تر به زندگی اینگونه افراد و مشکلات آنها پرداخته است. طبق آمارهای رسمی از هر دو هزار کودک در امریکا یک کودک، دوجنسی به دنیا می آید و باز طبق آمار رسمی در ایران سه تا پنج هزار دوجنسیتی  وجود دارند.
اما به چه افرادی دو جنسه گفته می شود؟ عامل تغییر جنین به جنین مونث و مذکر هورمون تستوسترون می باشد. هنگامیکه جنین با این هورمون به اصطلاح شستشو می یابد به جنس مذکر تبدیل می شود اما در ارتباط با جنس مونث این عمل صورت نمی گیرد. به عبارت دیگر زمانی یک جنین تبدیل به جنین مونث می شود که هورمون تستوسترون از جنس ماده آزاد نشده باشد اما گاهی اوقات تقسیم ژنتیکی به صورت طبیعی رخ نمیدهد و کودکی به دنیا می آید که ویژگی های هر دوجنس را دارا می باشد یا به اصطلاح دوجنسی یا میان جنسی می باشد. خوشبختانه حکومت ایران با این مسئله همانطور که در طول فیلم هم به آن اشاره میشود به صورت علمی برخورد کرده و تغییر جنسیت از نظر پزشکی در ایران قانونی می باشد. اما آیا این موضوع در بین عامه مردم هم موضوع شناخته شده و پذیرفته شده  ای ست؟ نگار آذربایجانی در فیلم آینه های روبرو به همین مسئله و نگاه مردم و خانواده ها به آن می پردازد. آدینه که در ظاهر دختر است اما خلق و خو و گرایشات مردانه دارد؛ در سفری که به فرانسه داشته و طی جلسات مشاوره و تست های آزمایشگاهی پی می برد که یک ترنس سکشوآل است و تصمیم می گیرد برای رهایی از سردرگمی ای که سالها با آن دست و پنجه نرم کرده است دست به عمل تغییر جنسیت بزند و خود واقعی اش را پیدا کند اما پدر آدینه- با بازی همایون ارشادی- که به ظاهر انسانی ست متجدد و امروزی اما در باطن پدری ست مستبد و سنتی؛ برای فرار از حرف های مردم می خواهد به زور آدینه را به عقد پسرعمه اش دربیاورد. در طول داستان آدینه به طور اتفاقی با " رعنا"  که زنی سنتی ست و برای امرار معاش و رهایی شوهرش از زندان مسافرکشی می کند، آشنا می شود. رعنا ابتدا آدینه را پس می زند. حتی وقتی به هویت واقعی اش پی می برد به صورتش سیلی می زند و  تغییر جنسیت را جنگیدن با مشیت خدا می داند اما با شناخت بیشتر آدینه و وقتی آدینه به او می گوید که در این دوجنسی بودنش همان قدر نقش داشته که تو در زن بودنت نقش داشته ای، تصمیم می گیرد برای تغییر جنسیت به او کمک کند.  فیلم آینه های روبرو را دوست داشتم. بیشتر به خاطر جسارتی که نگار آذربایجانی در پرداختن به این موضوع به خرج داده است. بازی " شایسته ایرانی" در نقش آدینه و به تصویر کشیدن انزوا و تنهایی اینگونه افراد که مدام توسط جامعه و نزدیکانشان پس زده می شوند قابل تقدیر است. " صابر ابر" هم که مثل همیشه عالی ست حتی اگر فقط و فقط در یک سکانس بازی کرده باشد؛ می توانی با همین یک سکانس تا آخر فیلم سایه بودن و حضورش را در فیلم و  زندگی زنی که عاشقانه دوستش دارد احساس کنی.

برای مطالعه بیشتر در مورد وضعیت دو جنسیتی ها درایران خواندن مقالات زیر پیشنهاد می شود:

دل تنگی



مـوجود ِ بی آزاری هستم
کـار مـی کـنم
قـصه مـی خوانم
شـعر مـی نویسم
و گـاهی دلم که بـرایت تنگ مـی شود
تـمام خـیابان ها را
بـا یـادت پـیاده مـی روم!

                                              - مرضیه احرامی-

ششم فوریه، روز جهانی مبارزه علیه ختنه دختران و زنان



در هر ده ثانیه در گوشه ای از جهان، دختری ختنه می شود. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی سالانه حدود دو میلیون و روزانه حدود شش هزار دختر در سراسر جهان ختنه می شوند. ختنه دختران که منجر به ناقص سازی جنسی آنها می گردد در حقیقت روشی سنتی ست برای کنترل تمایلات جنسی زنان قبل از ازدواج و تأمین لذت جنسی بیشتر مردان. طبق آمارهای غیررسمی حدود صد تا صد و چهل میلیون زن در آفریقا و به میزان  کمتری در خاورمیانه تحت این عمل وحشیانه قرار گرفته اند. ختنه در حقیقت قطع ناحیه ای از آلت تناسلی زن به نام کلیتوریس است که با قطع آن حس زنانگی در آنها از بین رفته و تا پایان عمر آنها را از دریافت لذت جنسی محروم خواهد ساخت. متأسفانه گفته می شود این عمل در برخی از شهرهای کوچک جنوبی و غربی ایران نیز دیده می شود. ختنه دختران که بیشتر باوری سنتی ست نه مذهبی معمولاً در سنین چهار تا چهارده سالگی رواج دارد و چون غالباً این عمل توسط قابله ها و سلمانی ها،  بدون بیهوشی و با تیغ تراش یا حتی شیشه شکسته و در محیط غیربهداشتی انجام میگیرد نوعی شکنجه برای دختران و زنان محسوب می شود که گاهی منجر به عفونی شدن خون و حتی مرگ  آنها نیز می گردد. چند سالی هست که به پیشنهاد یونیسف، ششم فوریه روز جهانی مبارزه با ختنه زنان نام گرفته و از سوی سازمان ملل، سازمان بهداشت جهانی و همچنین طبق قوانین بسیاری از کشورهای اروپایی، امریکایی، آسیائی و حتی آفریقایی این عمل ممنوع و غیرقانونی اعلام شده و برای مرتکبین آن مجازات های سنگینی لحاظ شده است.

     در این باره بیشتر بخوانید: 


اعتمادسازی

  • دو روز پیش برای انجام کار بانکی دیگری به یکی از شعب بانک صادرات در مرکز شهر- جایی که به خاطر تراکم واحدهای تجاری و اداری قطعاً کارهای بانکی و مراجعه به آن بخصوص بانک های دولتی در حجم بالا صورت می گیرد- مراجعه کرده بودم. بانک به شدت شلوغ بود. از بین ده یازده باجه ای که در بانک وجود داشت تنها یکی از آنها فعال بود. آقای کارمند در پاسخ غرولند یکی از مراجعه کنندگان گفت که یکی از همکارانش امروز را مرخصی گرفته است و دیگری  وسط روز حالش بد شده و به خانه برگشته است. تقریباً نیم ساعتی در بانک بودم که سر و صداها بالا گرفت و چند نفر از مراجعین به سمت رئیس بانک رفتند که چرا وقت مشتری ها برایتان بی اهمیت است. آقای مدیر که سعی می کرد خونسردی خود را حفظ کند گفت: فکر می کنید من و کارمندانم که مجبور هستیم این حجم بالای کاری را تحمل کنیم از این وضعیت راضی هستیم؟ من هم می دانم تعداد پرسنلم برای همچین شعبه ای با این حجم از مراجعه کنندگان کم است. از بالا هی شعار می دهند " تکریم ارباب رجوع"؛ هی چپ و راست اخطار میدهند که باید به ارباب رجوع احترام گذاشته شود اما با کدام امکانات؟ به مرکز نامه نوشته ام و درخواست پرسنل جدید کرده ام بعد جواب آمده است که از بالا دستور آمده که تا اطلاع ثانوی امکان استخدام هیچ نیروی  جدیدی نیست و باید با همین تعداد پرسنل سر کنیم. آن بالا نشسته اند و هی شعارهای الکی میدهند و این پائین من و شما را این طور روبروی هم قرار داده اند! 
دیدن این حجم از سردرگمی ها و تنش های حاصل از آن که هرروز هم بیشتر و بیشتر می شود این سوال را برایم به وجود آورده  که دولت (در رده های مدیریتی و تصمیم گیری) به عنوان یک مجموعه تا به امروز چه قدر تلاش کرده و چه قدر موفق بوده است که حداقل در بخش اجرایی خود اعتمادسازی داشته باشد و آنها را با سیاست های مدام درحال تغییرش همراه کند؟