این روزها که می گذرد...


بعد از چند روز دوری از محیط مجازی و بی خبری از خبرهای این روزها؛ در فرصت کوتاهی که پیدا کرده ام نشسته ام و یک به یک اخبار جمع شده در گوگل خوان را از نظر می گذرانم و این میشود تنها قسمت کوچکی از تمامی اتفاقات رخ داده در این چند روز -که به هفته هم نکشیده است- و فتنه ای که به لطف جوانان هوشیار درصحنه می گویند تمام شده است:

دستگیری دو فعال دانشجویی در مازندران، حکم زندان برای دو فعال ملی مذهبی دراهواز، بازداشت یک هم وطن بهایی دیگر در سمنان، چهارده سال حبس برای یک فعال اجتماعی اهل مریوان ، شکایت عبدالله مومنی از بازجویان و قاضی پرونده اش برای شکنجه هایی که دیده است، قطع تماس های تلفنی زنان زندانی سیاسی اوین و این بار انتقال تمامی آنها به بند متادون، اعتصاب غذای دوباره نسرین ستوده که این روزها در انفرادی، دوری از دو کودک خردسالش را به جرم دفاع از موکلینش تحمل می کند. و جشن تولد علی جمالی نازنین که به دور از خانواده و نیکان هفت ماهه اش در اوین برگزار شد.





3 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام آبجی
راستش بيم اين رو داشتم که فريادهای نامنسجم و پراکنده فقط حاصلش فقط همين به بندکشيده شدن‌ها باشه. اينکه آقايان خود رو کناری بکشند و باز مردم تاوان بپردازند. و البته آنها که ترساندن رو مشی خود قرار دادند به تاريخ هم بنگرند تا ببينند چه فرمانروايانی بسيار بزرگتر از اينها چگونه به تاريخ پيوستند.


راستی مدتی بود کم‌پيدا بوديد، بابا سلامی، اهنی، اوهونی

داداشت، علی

بنفشه گفت...

آره یه چند روزی درگیر بودم و البته هنوز هستم.
:(
به امید روزای خوب داداش علی گل

ناشناس گفت...

سلام
هميشه سلامت باشيد
گل بودن از خودتونه

داداشت، علی

ارسال یک نظر