صبح ناامیدی


محمد قبادلو اعدام شد. جوان بیست و سه ساله‌ای که سحرگاه امروز را ندید.  راستش من خیلی وقت است امیدم را برای دیدن روزی که جمهوری اسلامی نباشد از دست داده‌ام. واقعیت این است که زور مردمی که دستشان خالی است به حکومتی که تا دندان مسلح است و صبحش با اعدام بیگناهان شروع و شبش با کشتن بی‌پناهان تمام میشود، نمیرسد. این مردم سالهاست و به اشکال مختلف هزینه داده‌اند. تاریخ چهل و پنج ساله حکومت سیاه جمهوری اسلامی پر است از نامهای کشته‌شدگانی چون #محمد_قبادلو. جوانانی که در بی‌پناه ترین شکل ممکن خونشان به زمین ریخته میشود. ناامیدم و زورم به اینهمه غم که هرروز صبح بیخ گلویم را میفشارد نمیرسد. 

0 نظرات:

ارسال یک نظر