روی ابرها قدم بزن!


این هفته برنامه آپارات دو فیلم کوتاه دیدنی پخش کرد: اولین فیلم " روی ابرها قدم بزن" بهناز تاجیک بود و فیلم دوم روایت سمیرا مخملباف از حادثه یازدهم سپتامبر.
" روی ابرها قدم بزن" با وجود کارگردان نا آشنایی که سابقه آنچنانی در فیلمسازی نداشته است، برای من یک فیلم کاملاً غافلگیر کننده و جذاب بود. روایت زندگی عاشقانه و پر از امید شیرین و حسین، زن و شوهر آسیب-مندی که به علت مبتلا شدن به تب در کودکی دچار اختلالات حرکتی شده اند. در طول فیلم متحیر می مانی از این همه ایمان و عشق به زندگی که در این زن و شوهر موج می زند. مرد که علیرغم مشکلات حرکتی به تازگی دچار اختلالات بینایی هم شده است و چشم چپش دنیا را تیره و تار می بیند می گوید: در طول زندگی فقط یکبار به خدا گلایه برده ام آنهم زمانی بود که مادرم مُرد و نتوانستم زیر تابوتش را بگیرم. کارگردانی حساب شده " بهناز تاجیک" و فیلمبرداری و تدوین هوشمندانه، همه و همه از فیلم " روی ابرها قدم بزن" اثر درخشانی ساخته است. مطمئنن حضور سامان سالور به عنوان مشاوره کارگردان و تهیه کننده، بی اثر بر حرفه ای بودن فیلم نبوده است.

اما فیلم دوم، روایت سمیرا مخملباف بود از حادثه یازدهم سپتامبر. این فیلم یکی از یازده اپیزود ِ یازده دقیقه ای ست که به مناسبت حملات یازدهم سپتامبر توسط کارگردان هایی نظیر کن لوچ، شان پن، گونزالس ایناریتو، یوسف شاهین و... ساخته شده است.
داستان کودکان افغان مهاجری که به ایران مهاجرت کرده اند و از همان کودکی، با جثه های نحیفشان مجبورند در کوره های آجرپزی کار کنند. معلم مدرسه بچه ها را در کلاس درس جمع می کند و از آنها می پرسد: امروز اتفاق خیلی مهمی در دنیا افتاده است، چه کسی می داند این اتفاق چیست؟ بچه ها اما دنیا کودکیشان محدود به همان کوره های آجرپزی و زنان و مردانی ست که در آنجا کار می کنند. بچه ها از اتفاقات مهم روزشان می گویند، اینکه دو تن از کارگران افغان در ته چاه افتاده و مُرده اند و یا پدر و مادرشان بیمار شده اند. خانم معلم می گوید که اتفاق مهم تر از این هاست. با دو هواپیما به برج های دوقلوی شهر نیویورک حمله شده است و ما برای همدردی با کشته شدگان این حادثه، یک دقیقه سکوت می کنیم. خانم معلم که متوجه تعجب بچه ها شده است، می گوید: اصلاً می دانید برج چه شکلی ست؟ اما بچه ها تا به حال برج ندیده اند. خانم معلم بچه ها را به بیرون از کلاس می برد و دودکش بلند کوره آجرپزی را به آنها نشان میدهد و می گوید: برج ساختمانی ست خیلی خیلی بلند تر از این دودکش ها. بچه ها برای همدردی با کشته شدگان حادثه یازدهم سپتامبر، درحالیکه به نوک دودکش های کوره آجرپزی خیره شده اند، یک دقیقه سکوت می کنند.
زیباترین و تأثیر گذارترین بخش فیلم همین تشبیه برج های دوقلو به دودکش های کوره آجرپزی ست. برای کودکانی که دنیای مدرن امروز را ندیده اند و نمیشناسند. تقابل و تضاد دنیای مدرن آن سوی آبها، با دنیای حقیرو فقیرانه کودکانی که با دست های کوچک خود، خشت و آجر می سازند برای آسمانخراش ها و برج هایی که نماد دنیای مدرن امروز است. دنیای مدرنی که جائی برای این کودکان درآن وجود ندارد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر