از دیشب برف میبارد. شهر سفید پوش شده است و هواشناسی درخصوص سردترین روزهای سال، در روزهای آتی هشدار میدهد. دیروز دکتر خانوادهام که اینجا فمیلی داکتر صدایش میکنند از طریق منشیاش پیام داد که بخاطر نتیجه آزمایش خونم باید به مطبش بروم. فردا ساعت دوازده. سه ماه پیش در چکاپ سالیانه متوجه شدم که بدنم ویتامین ب ۱۲ را جذب نمیکند. خانم دکتر گفت اگر تا سه ماه و با خوردن قرص مشکل حل نشد باید تزریق ویتامین را شروع کنی. در این دوسال به اهمیت ویتامینها پی بردهام. مثلا اینکه اینجا به دلیل کمبود نور خورشید خوردن ویتامین دی از نون شب هم واجب تر است. و حالا گویا باید تزریق ویتامین ب ۱۲ را هم به عنوان بخشی از زندگیام بپذیرم.
دوست دارم در مورد مواجهام به عنوان یک زن با سیستم درمان فشل اینجا حتما بنویسم. از مشکلی که یک سال با آن دست به گریبان هستم و به دلیل سختی دسترسی به دکتر متخصص بخصوص دکتر زنان تا امروز نتوانستهام درمانی برای آن پیدا کنم.
0 نظرات:
ارسال یک نظر