دوسال از مهاجرتم به کانادا گذشته است. از آن روز که همه چیز و اکثر آدمهای امنم را پشت سر گذاشتم و به این خاک پناه اوردم. دوسال که بالا پایین زیادی داشت و من را تبدیل به آدم جدیدی کرد. نوشتن برای من همیشه شکلی از تراپی را داشته است. از وقتی یادم میاید در لحظات سخت به نوشتن پناه بردهام.
تصمیم گرفتم نوشتن را دوباره شروع کنم. در این خانه که خیلی وقت است خاک میخورد و به آن سر نزدهام. دوست دارم از روزمرگیهایم به عنوان یک زن مهاجر در این خاک بنویسم. از دغدغههایم. از تنهاییهایم. جایی که میدانم خواننده زیادی نخواهد داشت و بیشتر شکل دفترچه خاطرات را برایم خواهد داشت.
1 نظرات:
Welcome back 😀
ارسال یک نظر