نیمه پر لیوان




داشتم طبق معمول غر می زدم که ای بابا این چه مملکتیه. این چه حکومتیه. یعنی چی که می خوان اینترنت رو ملی کنند. چه قدر ما آدمهای بدبختی هستیم که داریم تو همچین کشوری با همچین حکومتی زندگی می کنیم و کلی غرولندهای دیگه که این روزا کار هر روزم شده  که یکی از دوستان به نکته خوبی اشاره کرد. گفت : چه بهتر. شاید با این کار حداقل از پشت کامپیوترهامون بلند شیم و به جای غرق شدن در این دنیای مجازی و مدام حرف بی عمل زدن، یک کم، همت به خرج بدیم و عمل کنیم.
دیدم بیراه هم نمیگه. این دنیای مجازی بد  پاگیرمون کرده. یه جورایی غرقش شدیم که انگار هیچ دنیایی بیرون از اون وجود نداره. تمام اعتراض و حرفهامون شده مجازی.  تا اتفاقی می افته که دلخواهمون نیست؛ با دوخط نوشتن در وبلاگ که این روزا خیلی هامون حال این رو هم  نداریم و نهایتاً با یه جمله که ما مجازی نشین ها بهش میگیم مینی مال نویسی  یا نوشتن استتوس سر و ته قضیه رو هم میاریم و تازه فکر می کنیم که چه کار شاقی کردیم و همین روزاست که نه تنها ایران رو بلکه کل دنیا رو هم می تونیم با این شیوه تغییر میدیم. نه دوستان بیایم باور کنیم این دنیای مجازی بد تنبل مون کرده.

خواستم از این طریق و تا هنوز دسترسی به وبلاگ و این دنیای مجازی هست از تمامی مسئولینی که می خواند دستمون رو بگیرند - حالا نه مهربانانه -  و از این دنیای مجازی دروغ که لااقل برای ما داخل نشین ها حقیقت نداره،  به دنیای واقعی ای که  چه بخوایم و چه نخوایم داریم توش زندگی می کنیم، بفرستند تشکر کنم.  منم اگر خیلی حال نمیکنم با این وضعیتی که توش گیر افتادم، بهتره به جای غر زدن یه راهی پیدا کنم برای اصلاح و تغییرش.

توضیح: تصویر رو از گوگل پلاس برداشته شده

0 نظرات:

ارسال یک نظر