در چند روز گذشته وقتی حجم انتقادات، توهین ها و رجز خوانی های مطرح شده در سطح محیط مجازی پیرامون سخنان اخیر محمد خاتمی را می شنیدم و می خواندم؛ مدام این سوال در ذهنم تداعی میشد که ما به عنوان نسلی که به گفته این دوستان سالهاست زخم خورده ایم، رنج کشیده ایم. به خاطر خواسته های به حقی که داشته ایم به زندان افتاده ایم، شکنجه شده ایم، از حق تحصیل و رفتن به دانشگاه محروم مانده ایم و... قرار است فردا در ایران آزاد چگونه دادگاه هایی را برای کسانیکه جوانی و زندگی بسیاری مان را تباه کرده اند برگزار کنیم؟ چه نوع مجازات هایی را قرار است برای شکنجه گران و متجاوزین خود روا بداریم؟ آیا قرار است همانند اوایل انقلاب دادگاه های سی ثانیه ای برگزار کنیم و جنازه های تیرباران شده کسانی که در حق مان ظلم ها کرده اند و خون بسیاری از جوانان بی گناه سرزمین مان را بر زمین ریخته اند را برای عبرت آیندگان در سطح شهر با پیروزی بگردانیم؟؟ آیا قرار است در آن روزها جای تمامی جوانان دربند این روزهایمان را که جوانی شان به خاطر کوچکترین انتقاد پشت میله های زندان های مخوف در حال سپری شدن است را با باتوم به دستان امروز که پیکر بسیاری از عزیزان مان زخم خورده چماق های ظلم آنهاست را عوض کنیم و دوباره زندانهای ایران فردایمان را نیز آباد کنیم؟؟ یا قرار است "ما" به عنوان نسل همیشه درد کشیده و زخم خورده و جوانی نکرده، سخت ترین دوره زندگیمان را نیز با تمام درد و رنجی که خواهد داشت با سربلندی و در کنار هم پشت سر بگذرانیم و یکبار برای همیشه با " گذشت" و " توسل به قانون و مجازات های انسانی نه احساسی" اینهمه خشم و کینه و نفرت را از ریشه بخشکانیم تا در ادبیات فردای ایران و کودکان فردای سرزمین آزادمان واژه هایی چون انتقام، قصاص، اعدام، شکنجه و تجاوز وجود نداشته باشد؟
۵ ماه قبل
5 نظرات:
راستش من امیدوار نیستم حتی نسل مام بتونه از گذشته درس بگیره
من امیدوارم نیستم هیچ نسلی تو ایران حالا حالاها به این قابلیت برسه...
راه درازه. خیلی مونده تا اون آگاهی که باید باشه. بدون آگاهی، هر تغییری میتونه یه فاجعه به بار بیآره.
در مورد آینده که اگه بخوایم تکرار کنیم اون فجایع رو همین مکافات هم نصیبمون میشه
و چراغ راه هم به اندازه کافی تو تاریخ مبارزاتی دنیا وجود داره و باید بهش تمسک جست
بهترین مثالش ماندلا و آفریقای جنوبی پس از شکست آپارتاید
ولی فکر کنم چیزی که الان - اکنون - باید بهش پرداخت در مورد زمان و موقعیت تاریخی ست که آقای خاتمی بحث بخشش رو مطرح کردن .. که من بحث دارم ..
زهرا جان همونطور که میثم هم اشاره کرده راه درازی رو در پیش داریم. راهی که امیدوارم آگاهانه و نه از سراحساسات طی کنیم
پویا با نظرت کاملن موافقم و همون طور که گفتی دو تا موضوع اینجا مطرحه یکی حرفای خاتمی هست که منم بهش نقد دارم و به نظرم تکرار همون حرفای گذشته اش هست که خوشبینانه از آشتی ملی حرف می زنه. موضوع دیگه که برای من خیلی مهم تر و خودت بهش اشاره کردی عبرت گرفتن از گذشته و تکرار کارای احساسی سی سال قبل پدر مادرامون هست که ما دیگه نباید تکرار کنیم.
خوشحال میشم و کلی امیدوار وقتی می بینم کسانی مثل تو که تو اتفاقات اخیر شاید بیشتر هزینه ها رو دادند و زندگیشون کلن دگرگون شده و باید طبعن این روزا احساسی تر حرف بزنند می تونند این طور منطقی و به دور از احساسات در مورد آینده حرف بزنند.
ارسال یک نظر