آسمونی ها

  • صبح وقتی این خبر را از وبلاگ محمد مصطفائی وکیل تعداد زیادی از کودکان در آستانه اعدام خواندم، کلی به فکر فرو رفتم. راست است که میگویند بعضی از آدم ها انگار به این کره خاکی تعلق ندارند و ساکن سیاره دیگری بوده اند. حالا حکایت این آقای جوان است که محمدمصطفائی در نوشته اش به آن اشاره کرده است که برای نجات جان این کودکان ماشین زیر پایش را فروخته است..آقا شما کجائید و ما کجا؟
  • شاید اغراق نباشد اگر بگوئیم که در یک ماه گذشته دردآورترین خبری که در اغلب خبرگزاری ها، سایت ها، وبلاگ ها منتشر شد خبر اعدام نا جوانمردانه "بهنود شجاعی" بود. همه جا حرف از بهنود بود و خانواده احسان ، پسر مقتولی که به دست بهنود در هفده سالگی کشته شده بود و حاضر به بخشیدن بهنود نشدند. همه جا حرف از بخشش بود و اینکه لذتی که در عفو هست در انتقام نیست...در چند روز گذشته اما خبری منتشر شد مبنی بر اینکه اولیای دم مسعود روزبهانی از قصاص مصطفی نقدی نوجوانی که به اعدام محکوم شده بود، گذشتند. هرچه این دنیای مجازی را گشتم به کمتر اشاره ای در اینباره برخورد کردم. چرا؟ خدا عالم است....اما من به سهم خودم از خانواده دردمند مسعود تشکر میکنم . با اینکارشان درس بزرگی به مصطفی آموخته اند که در دنیای بی رحم بزرگسالان به غیر از انتقام وکینه واژگان دیگری چون بخشش و گذشت نیز وجود دارد.
  • محمد مصطفائی در وبلاگ خود شماره حسابی را منتشر کرده است برای جمع آوری دیه که در هنگام اخذ رضایت از خانواده مقتولین به آنها پرداخت شود. مهم نیست حجم این کمک چه میزان باشد، مهم این است که من و شما هم قدمی را برای نجات جان این کودکان برداریم. حالا نوبت امتحان من و شماست...بسم الله
پی نوشت:وجوه اهدایی خود را به حساب سیبای بانک ملی ایران شعبه میدان سید جمال الدین اسدآبادی تحت شماره 0205327104006 واریز و به دیگر دوستانتان اعلام کنید. شماره کارت سیبا نیز ۶۰۳۷۹۹۱۰۴۳۴۲۹۷۳۱ می باشد که می توانید کارت به کارت نمایید اگر در خارج از کشور اقامت دارید می توانید به صورت گروهی توسط یک شخص مورد اطمینان مبادرت به جمع آوری دیه کرده، و از طریق صرافیها به حساب فوق الذکر واریز کنید. (برگرفته از وبلاگ دفاع از بی دفاع)

6 نظرات:

میثم الله‌داد گفت...

آره والا. بنفشه همه موقع خبرهای بد اگزجره می‌کنن. ولی یه خبر خوب رو خیلی راحت از کنارش می‌گذرن. دست همه‌ی اون‌هایی که گذشت می‌کنن، درد نکنه. همیشه.

توسکا|(شبیخون بلا) گفت...

کاش همه یاد بگیریم گذشت لذت اش بیش تر از انتقام است

جنون ِ جنوبي گفت...

همين تضادها و ضد و نقيض هاي ما آدم ها اين دنيا را علي رغم تلخي هايش ، گاهي جالب و اميدوار نگه مي دارد . دست شما هم درد نكنه كه سهمي در ايجاد اميد داريد .

رهگذر گفت...

بنفشه جان کار تو هم قابل ستایشه
خلوص در نوشته ها و افکارت موج می زنه خانوم
.
در پناه حق باشی

فرشاد نوروزپور گفت...

سلام بنفشه عزیز .. راستش توجه و پیگیری شما راجع به این موضوع خیلی قابل تقدیر و تشکر است ..
راستش من هم الان این خبر گذشت خانواده مسعود رو شنیدم از شما .. به هر حال دستشان درد نکند و پاداششان پیش خدا... اما احتمالا بزودی مطلبی راجع به این مسئله می نویسم و عقایدم را آنجا بیان خواهم کرد

Unknown گفت...

وقتی نمیبخشی کلی مشهور میشی ولی وقتی میبخشی هیچ کس صداش در نمیاد
انگار که وظیفه ات بوده در حالی که نبوده
دیگران به چه انگیزه ای ببخشند وقتی این طور باهاشون رفتار میشه!؟

ارسال یک نظر