در باور مردم پرو، شیر ِزنی که مورد تجاوز قرار گرفته «شیر
غم و اندوه» است. مادر تمام ترس، نفرت و اندوهش را از طریق شیر به کودکش منتقل می
کند. میراث مادر برای کودک اندوهی عمیق است که سراسر زندگی اش را فرا می گیرد.
فاستا دختری است که از «شیر اندوه» مادر نوشیده و دچار یاس
و حُزنی ناتمام شده است. فاستا نمی خندد. شاد بودن و شادی کردن را بلد نیست. چشمان
بی فروغ و نگاه همیشه مات فاستا از او مجسمه ای بی احساس ساخته است. مجسمه ای که تنها
راه ارتباط با دنیای پیرامونش، آوازهایی است که از مادر آموخته است. آوازهایی که
برای فروکاستن و فراموش کردن ترسی که در اعماق وجودش رخنه کرده است، سر میدهد.
فیلم شیر اندوه(The Milk of sorrow) ساخته کلودیا یوسا فیلمی است در رابطه با
تجاوز و نابودشدن زندگی قربانیان آن. قربانیانی که از تنها راه رفتن در خیابان می
ترسند. از مواجهه با آدم های غریبه وحشت می کنند. زنانی که لحظه لحظه زندگی شان پُر
شده از ترس و غمی بی پایان. اندوهی که گویی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.