جای خالی زنان ایرانی بر سکوها!


موضوع «ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه ها» که این روزها با برگزاری ادامه بازی های لیگ جهانی والیبال در تهران، باید از آن با عنوان «ممنوعیت ورود زنان ایرانی به ورزشگاه» یاد کرد همچنان با سوال های بی پاسخ زیادی روبرو است. سوال هایی که مطمئنن در ذهن میلیون ها ایرانی که با تصاویر زنان غیرایرانی در ورزشگاه آزادی که بر صفحه تلویزیون های خود مواجه شده اند، نقش بسته است که چگونه است که ورود زنان به ورزشگاه های کشور با پاسپورت غیرایرانی امکان پذیر است اما زنان ایرانی مشتاق تماشای مسابقات که پاسپورت ایرانی دارند از حق حضور در ورزشگاه ها محروم هستند؟ چگونه است که نیروی انتظامی کشور که مسئول تامین امنیت تمامی شهروندان در داخل خاک کشور است، می تواند امنیت زنان دیگر کشورها را تامین کند اما از تامین امنیت زنان ایرانی به عنوان نیمی از جمعیت کشور در ورزشگاه ها عاجز است و ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه ها را حق ذاتی خود می داند؟ این کدام قانون مصوبی است که حضور زنان ایرانی در داخل ورزشگاه های کشورشان را بر نمی تابد اما برای زنان خارجی فرش قرمز می گستراند تا زنان ایرانی این بار در کنار تبعیض جنسیتی، تبعیض دیگری را نیز مزه مزه کنند؟ چه تفاوتی است میان زنان ایرانی و زنان دیگر کشورها که شبکه های ملی تلویزیونی آن، مجاز به نمایش دادن چهره تماشاگران زن خارجی هستند که شادمان پرچم های تیم ملی کشورشان را در دست می گردانند اما تصویر زنان ایرانی را در قاب شیشه ای تلویزیون تحمل نمی کند و دست به حذف و سانسور آنها می زند؟   آیا زنان ایرانی به صرف داشتن پاسپورت و ملیت ایرانی سزاوار حضور در ورزشگاه ها نیستند؟ 

جنبش اکوفمینیستی


کمربند سبز در کنیا، چیپکو در هند و کانال عشق در آمریکا همه دارای یک وجه مشترک هستند: رهبری زنانی قدرتمند و مصمم.
وانگاری ماآتای
دکتر وانگاری ماآتای که به عنوان پایه گذار جنبش کمربند سبز در کنیا شناخته شده است، اولین زن آفریقایی و اولین مدافع محیط زیست است که در سال 2004 موفق به دریافت جایزه صلح نوبل شد. او همچنین اولین زنی بود که در شرق و مرکز آفریقا موفق به کسب درجه دکترا شد.

ماتاآی در سال 1976 ایده خود مبنی بر کاشت درخت برای حفاظت از محیط زیست و بهبود کیفیت زندگی اجتماعی را در شورای ملی زنان کنیا مطرح کرد. ایده ای که مورد اقبال سازمان های مردم نهاد زیست محیطی و دیگر کشورهای آفریقایی قرار گرفت و نهایتا «جنبش کمر بند سبز» را بوجود آورد. ماآتای به زنان برای کاشت بیش از 30 میلیون درخت در مزارع، مدارس و محل های زندگیشان کمک کرد. ماتاآی درهنگام دریافت جایزه صلح نوبل گفت: این جنبش می خواهد برای مردم الهام بخش باشد که خود را نسبت به محیط زیست مسئول بدانند و زندگی و آینده خود را با آن اداره کنند.
واندانا شیوا

واندانا شیوا از شرکت کنندگان در جنبش چیپکو در دامنه کوه های هیمالیا در هند در سال 1970 بود. جنبشی که زنان در هند برای مقابله با قطع درختان به دور آنها حلقه زدند و مانع قطع درختان توسط چوب برهای مورد حمایت دولت شدند.  شیوا امروزه به عنوان یکی از مهمترین اکوفمینیست ها در جهان شناخته می شود. شیوا دانش آموخته فیزیک است اما در زمان جنبش چیپکو فعالیت خود را در زمینه محیط زیست و اکوفمینیسم آغاز کرد.
حلقه انسانی زنان در هند به دور درختان

در سال 1988 شیوا کتاب خود را با عنوان "زنده ماندن: زنان، اکولوژی و توسعه" منتشر کرد. این کتاب همچنین بحث مبارزات زیست محیطی زنان در کشورهای جهان سومی را برای اولین بار مطرح ساخت.

شیوا سازمانی را جهت مقابله با تهدیدهای زیست محیطی و اکولوژیکی در هند تشکیل داد و در سال 1991، جنبش ملی ناودانیا را مبتنی بر حمایت از تنوع منابع حیاتی و کشاورزی ارگانیک پایه گذاری کرد. شیوا در وب سایت ناودانیا اینگونه نوشته است: «برای من محیط زیست و فمینیسم دو عنصر جدا ناپذیر هستند.»

لوییس گیبز

لوییس گیبز زن خانه داری که نگران بیمارشدن کودکان خود در زمان شیوع بیماری غیرمنتظره ای در شمال نیویورک بود از جمله پایه گذاران جنبش کانال عشق بود. گیبز در سال 1978 با مراجعه ی خانه به خانه در خصوص بیماری ای که کودکان منطقه  را تهدید می کرد، شروع به اطلاع رسانی به خانواده های محل کرد. او همچنین در گزارشی که به مقامات ارائه کرد از تخلیه زباله های سمی و خطرناک کارخانه های صنعتی در مناطق فقیر پرده برداشت. گزارشی که ابتدا واکنش سرد مسئولان ره به دنبال داشت. اما نهایتا گزارش های تکمیلی نشان داد که آمار سقط جنین و تولد نوزادان معلول در سال های 1974 تا 1978 در میان خانواده های ساکن منطقه به دلیل دفع زباله های شیمیایی بالا بوده است. گیبز بعدها مرکز «بهداشت، محیط زیست و عدالت» را پایه گذاری کرد.

اکوفمینیسم مبتنی بر این نظریه است که ایده و فکری که به سرکوب و ظلم زنان می پردازد با ایدئولوژی تخریب محیط زیست هم جنس است. به بیان دیگر اکوفمینیسم معتقد است تبعیض و ظلم مبتنی بر جنس، نژاد و طبقه مستقیما با بهره برداری و تخریب محیط زیست در ارتباط است.