دیشب نمایش مرد بالشی کار جدید محمد یعقوبی را در تماشاخانه ایرانشهر دیدم.
مرد بالشی داستان نویسنده ای ست که از طرف پلیس متهم به قتل چند بچه کم سن و سال
می شود و در طول نمایش و با حضور برادر عقب افتاده ی نویسنده گره های داستانی یا
به قول خود آقای نویسنده "پیچش" داستانی قتل های بچه ها که به شکل شخصیت
های داستان های او کشته شده اند، باز میشود.
مرد بالشی برگرفته از نمایشی به همین نام است به نویسندگی مارتین مک دونا. نمایشی
اثرگذار که علیرغم دوساعته بودنش از ابتدا تا انتها قدم به قدم تماشاچی را با خود همراه می کند. به نظرم یعقوبی در مرد بالشی تا حد امکان سعی کرده است با به
کاربردن حداقل وسایل صحنه، ترسیم فضای داستان هایی که در طول نمایش روایت میشود را
به عهده خود تماشاچی بگذارد و به همین خاطر است که فضای اتاق بازجویی و سلول زندان
که پرده درخشان مواجهه دوبرادر در آن اتفاق می افتد، به ساده ترین شکل ممکن طراحی
شده است. در مورد بازی بازیگران هم که نیازی به تعریف از بازی همیشه خوب پیام دهکردی
نیست. علی سرابی در نقش برادر عقب افتاده نویسنده متهم به قتل درخشان و فوق العاده
است. نوید محمد زاده علیرغم توانایی هایش به نظرم نقش کم رنگ و بی اثری دارد اما
بزرگترین حسرت من بعد ازدیدن این نمایش حضور احمد مهران فر در نقش اصلی یعنی نویسنده
متهم به قتل است که به نظرم اصلا مناسب این نقش نیست. بعد از دیدن نمایش و شنیدن
روایت قصه های نویسنده با صدای کم رمق و بی احساس احمد مهران فر آرزو کردم کاش یعقوبی
برای چنین نقشی که می توانست با حضور بازیگر دیگری مثل مهدی پاکدل با صدایی که
جوون میدهد برای قصه گفتن، ماندنی شود، وسواس بیشتری به خرج داده بود. با تمام این
تفاسیر اما حرف آخر را فقط می توان در یک جمله خلاصه کرد "لذت تماشا کردن
مرد بالشی محمد یعقوبی با بازی عالی علی سرابی و پیام دهکردی را از دست
ندهید".