امروز آقائی از قوه قضائیه تماس گرفته بود و از خانم منشی شرکت مون سوال پرسیده که فلان آقا در این شرکت کار می کند یا نه و اینکه می خواهد یک سری سوال در ارتباط با او بپرسد.- یکی از مدیران شرکت در آزمون ورودی انتخاب کارشناس رسمی قوه قضائیه شرکت کرده بود و در این آزمون قبول شده و این که از قوه قضائیه برای تحقیق بیشتر تماس گرفته بودند.- خانم منشی هم به اون آقا میگه که می تونند سوال هاشون رو از او بپرسند اما از اونجایی که لابد حرفهای یک خانم، برای قوه قضائیه نشین ها همچین سندیت نداره آقای تماس گیرنده به خانم منشی میگه که گوشی رو به یکی از کارمندهای مرد وصل کنه چون می خواد چند تا سوال مردونه ازش بپرسه! خلاصه قرعه به نام آقای حسابدار میخوره و یه همچین سوال های مردونه ای در ارتباط با آقای مدیر پذیرفته شده در آزمون ورودی قوه قضائیه به عنوان کارشناس رسمی پرسیده میشه:
- آیا آقای فلانی نماز می خونند یا نه؟ شما تا به حال در شرکت و در محل کار دیدید که ایشون نماز بخونند؟
- آیا در مناسبت های مختلف لباس مشکی می پوشند و ریش می زارند یا نه؟
- آیا در مناسبتهای مختلف اهل خرجی دادن و برگزاری مراسم مذهبی هستند یا نه؟
- خانمشون چه پوششی دارند؟ (آقای حسابدار گفتند والا من یه بار خانم ایشون رو دیدم که اون موقع مانتو پوشیده بودند) آقای تماس گیرنده هم پرسیده اند چه نوع مانتوئی پوشیده بوده اند مانتوی معمولی یا نامتعارف؟
- در انتخابات گذشته شرکت کرده اند؟ و به چه کسی رای داده اند؟ ( از اونجایی که آقای مدیر بسیار سبز و طرفدار اصلاحات می باشند آقای حسابدار گفتند والا اون موقع ایران نبودم و نمیدونم که در انتخابات به چه کسی رای داده اند؟)
و کلی سوالهای عجیب غریب دیگر که طفلی آقای حسابدار مانده بود در مقابل این
تفتیش عقیده و سرکشی علنی در زندگی خصوصی دیگران، چه جواب هایی بدهد که هم خدا را خوش بیاد و هم آقای مدیر را. آخر هم آقای قوه قضائیه ای نشین گفتند که برای تحقیق بیشتر حتمن در شرکت حضور به هم خواهند رساند!
از صبح هم ما کارمندان برای آقای مدیر دست گرفته ایم که اگر در تحقیق تلفنی همچین سوالهای شخصی را پرسیده اند دیگر خدا آخر و عاقبت مصاحبه و تحقیق حضوری را برای آقای مدیر به خیر کند که حکمن کار به طرح سوالهای آنچنانی و بسیار خصوصی تر هم خواهد رسید.