دنیای این روزهای ما!


اغراق نیست اگر بگویی که نمی شود این روزها در جمعی از جوان های دهه شصت و هفتادی باشی و نبینی و نشنونی که، یک یا دو نفرشان بعد از انتخابات دستگیر نشده باشند. که در آن جمع کسی نباشد که طعم انفرادی و حبس را نچشیده باشد و محکومیت های آنچنانی نگرفته باشد. جوان های نوزده بیست ساله ای که گاهاً می شنوی به اندازه یک سوم سنشان حبس گرفته اند.

اغراق نیست اگر بگویی که نمیشود این روزها در جمع دوستان، آشنایان و نزدیکانت باشی و از مهاجرات و دل کندن و رفتن نشوی. اینکه اینجا دیگر جای ماندن نیست. این که مملکت را گند گرفته است. اینکه باید رفت و دل کند و پشت سر گذاشت هرآ نچه را که به آن دل بسته ای. 

اغراق نیست اگر بگویی که هیچ چیز و هیچ چیز دیگر مثل گذشته نیست که نیست.

امروز خبر رفتن و مهاجرت دوستی را شنیدم. دوستی که پس از انتخابات دستگیر شده بود و در دادگاه محکومیت بلند مدتی برایش بریده بودند. نمیدانی از شنیدن خبر مهاجرتش باید خوشحالی باشی یا ناراحت. خوشحال از اینکه می دانی آن دوست نازنین حاشیه امنی پیدا کرده است و دیگر قرار نیست بهترین سالهای زندگیش را در پشت میله های زندان بگذراند. ناراحت از اینکه می بینی این روزها سرزمینت تبدیل شده به نقطه ای ناامن برای کسانیکه به آن عشق می ورزند.

کلارا زتکین: مادر روز جهانی زن

EgyUp 4 upload pic and wallpapers

کلارا زتکین سیاستمدار برجسته حزب سوسیال دموکرات و از چهره های مهم و تأثیرگذار جنبش زنان آلمان می باشد. کسی که در سال هزار و نهصد و ده به دنبال اعتراضات گسترده زنان کارگر نیویورکی در سال هزار و هشتصد و پنجاه و هفت و هزار و نهصد و هفت، در دومین کنفرانس بین المللی زنان که در کپنهارگ دانمارک برگزار گردید برای اولین بار پیشنهاد نام گذاری هشتم مارس به عنوان روز جهانی زن را مطرح کرد. کلارا در سال هزار و نهصد و بیست و یک بار دیگر پیشنهاد خود را مبنی بر نام گذاری هشتم مارس به نام روز جهانی زن را تکرار نمود. سرانجام سازمان ملل در سال هزار و نهصد و هفتاد و پنج، هشتم مارس را به عنوان روز جهانی زن به رسمیت شناخت.

نگاهی کوتاه به زندگی کلارا زتکین:

کلارا زتکین، در پنجم ژوئن هزار و هشتصد و پنجاه و هفت در خانواده ای مسیحی در آلمان متولد شد. در سن بیست و یک سالگی علیرغم آنکه عضویت زنان در احزاب کاری غیرقانونی بود به عضویت حزب سوسیال دموکرات آلمان درآمد. حزبی که فعالیت هایش توسط صدراعظم وقت آلمان غیرقانونی اعلام شد. کلارا علیرغم این محدودیت ها همچنان فعالیت های سیاسی خود را به صورت زیرزمینی ادامه داد.
عشق به یک نجار انقلابی اهل شوروی موجب شد که کلارا به همراه " اوزیپ زتکین" به فرانسه بگریزد. کلارا و اوزیپ هیچگاه به صورت رسمی باهم ازدواج نکردند. حاصل این رابطه عاشقانه دو فرزند پسر بود. کلارا به همراه اوزیپ در فرانسه زندگی سخت و فقیرانه ای داشتند به طوریکه اوزیپ پس از مدتی به بیماری سل مبتلا شد و در پاریس درگذشت. در سال هزار و هشتصد  نود کلارا به همراه دو فرزندش به آلمان بازگشت و به عنوان نویسنده یک نشریه کارگری زنان به نام " برابری" مشغول به کار شد. کلارا در سخنرانی هایش همواره از اینکه زنان مجبورند روزی چهارده ساعت و شش روز در هفته سخت کار کنند اما حاصل دسترنجشان تنها سیب زمینی و چند تکه نان در برنامه غدائی شان است، انتقاد می کرد. زتکین معتقد بود: همان گونه که کارگر توسط سرمایه دار به انقیاد کشیده می شود، زن نیز تا زمانی که از نظر اقتصادی مستقل نشده باشد، در بند مردان باقی خواهد ماند.
او در تصویب حق رأی و دستمزد برابر زنان و مردان در مقابل کار برابر، در کنگره بین المللی سوسیالیست ها نقش مهمی را برعهده داشت. 
کلارا زتکین نخستین زنی بود که به رهبری حزب سوسیال دموکرات های آلمان رسید و در سال هزار و نهصد و سی و دو علیرغم بیماری و نابینایی در اجلاس رایشتاک آلمان یک ساعت به طور ایستاده سخنرانی مهم و تاریخی را ایراد کرد و در آن، نادیده گرفته شدن رنج میلیون ها زن، ناشی از نابرابری جنسی را به شدت محکوم کرد. 
سرانجام کلارا زتکین در بیستم ژوئن هزار و نهصد و سی و سه در سن هفتاد و شش سالگی در مسکو در گذشت. گفته می شود در مراسم خاکسپاری او بیش از ششصد هزار نفر شرکت داشته اند. خاکستر او در دیوار کرملین به خاک سپرده شد تا پرونده زندگی زنی که نقش برجسته ای را در مبارزات زنان زمانه خود به عهده داشت، مختومه گردد. مهمترین مطالبات و خواسته های زتکین و همراهانش را می توان در موارد زیر برشمرد
  •  لزوم تدوین قوانین حمایت کننده کار برای زنان
  • حق رای و شرکت در انتخابات
  • هشت ساعت کار در روز
  • برابری دستمزد در مقابل کار برابر با مردان
  • حمایت از کودکان و مادران
  • مرخصی زایمان
  • تعیین حداقل دستمزد